ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <      1   2   3   4   5    >>    >
 
+ عاشق جوجو 

سلام جوجو. بلا بدور. زنده اي.

اي گمراهان . عيد نوروز يك ايين باستاني و ايراني است و ديد و بازديد عيد هم مال اوناييه كه تو كلاسهاي مدرن روضه نميرن. بابا شما مسيرتونو مشخص كنين. يا ايراني باشين يا طالبانسيت. به نظر من شما فيمن طالبانيست هستين. يهني طالبونهاي زنانه. چه اسم نازي. انصافا مياد بهتون . دو روز پيش رهبر گروهتونو ديدم. مرد كه ميبينين انگار جن بوداده ديدين. چه جوري تو اجتماع زندگي ميكنين. بابا مردا كه همشون جوجو خور نيستن كه. اونم شماها كه مفت جلو ادم بذارن، ميل جنسي اش تا 12 سال از بين ميره. اين بلا سر من اومد و يكي از همكلاسيهاي مجلس روضه تون باعث شد تا ميل مردانگي ام كلا نابود بشه. الان منتظرم تا اون دنيا برم حساب حوري ها رو برسم. اين دنيا كه نتونستم كاري بكنم.

+ ++++++ 
سلام دوستان سال نوي همگي مبارک . کنگاشگر يه اسم اسون برا خودت ميذاشتي بابا... فعلاً سرگرم ديد و بازديده عيده ....
+ كنكاشگر 

اقايون و خانومها. اين روضه خون مدرن هيچ وب سايتي ، چيزي نداره ببينيم حرفش چيه؟؟؟ اخه نميشه كه همش دخملها رو هدايت بكنه. ما هم ميخواييم بهرمند بشيم. تنها جا تو اينترنت همين جاست مثل اينكه. اما با شعر ايرج ميرزا حال كردم.
+ +++ 
گمراه شدم اصلا. تو نمي خواي منو هدايت کني؟؟؟ به خدا ثواب داره. يه جلسه اي ، کلاس خصوصي چيزي بذار و هدايتم کن. غرق شدم تو اين دنيا . کمکم کنPlease Help Meeeeeeeeeeeeee.
+ +++ 

بابا ادم خوب و مومن. از دست دار و دسته تون شب و روز ندارم که. حالم وخيمه و بد. واسه گريه طاقتي نمونده حاجيه جونم. يه سينه مي خوام سرمو بذارم روش گريه کنم. اگه طاقت داري بيا تا سرمو بذارم رو سينه ات و بگريم!!!!!!!!!!!
+ ++++++ 
با اين اوضاع وخيمي که داري توصيفش مي کني و با اينهمه دلسوزي من اگه جاي شما بودم مي نشستم و يه دل سير گريه ميکردم........ خخخخخخخخخخخخخخخخ
+ ++= 
راستي رفتي دنبال G-SPOT????????
+ ++= 

اره عاشق. اي سبيل. اي بادمجان سياه ترشي. اي ترشيده. دلم به حال اون شوهري که قراره نصيبت بشه ميسوزه. چه جور قراره تحملت کنه؟؟؟ قيافه که ندارين. تحصيلات که ندارين. عقل که ندارين . با بهداشت و حموم کردن بيگانه ايد. اداب و معاشرت هم که نميدونين. چيکار بايد کرد؟؟؟ تو رو خدا شوهر نکنين. رحم کنين به ملت. مردم که نميشناسن شماها چه اژدهاهايي هستين. بترسين از خدا.
+ ++++++ 


عاشق؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خخخخخخخخخخخخخ

+ ===== 

ناقلا ... خوشت اومده ها ..... جوجوي مني تو...

خودم واست شعر ميگم. تو جوجوي سبيلوي مني ....

عاشق اون ههههههههههه گفتناتم. سعي کن رو آب بخندي.

+ ++++++ 


همين چيزارو ميخوني که مخت تاب برداشته

ههههههههههههههههههه

+ ددددددوووووووودددددوووو 

مسائل بشنو از ملاي منبر
شب اول كه ماتحتت درآيد
سر قبرت نكير و منكر آيد
چنان كوبد به مغزت توي مرقد
كه ميريني به سنگ روي مرقد
غرض، آنقدر گفت از دين و ايمان
كه از گُه خوردنم گشتم پشيمان
چو اين ديدم لب از گفتار بستم
نشاندم باز و پهلويش نشستم
گشودم لب به عرض بيگناهي
نمودم از خطاها عذر خواهي
مكرر گفتمش با مد و تشديد
كه گه خوردم، غلط كردم، ببخشيد
دو ظرف آجيل آوردم ز تالار
خوراندم يك دو بادامش به اصرار
دوباره آهنش را نرم كردم
سرش را رفته رفته گرم كردم
دگر اسم حجاب اصلا" نبردم
ولي آهسته بازويش فشردم
يقينم بود كز رفتارم اين بار
بغرد همچو شير ماده در غار
جهد بر روي و منكوبم نمايد
به زير خويش كُس كوبم نمايد
بگيرد سخت و پيچد خايه ام را
لب بام آورد همسايه ام را
سر و كارم دگر با لنگه كفش است
تنم از لنگه كفش اينك بنفش است
ولي ديدم به عكس, آن ماه رخسار
تحاشي ميكند، اما نه بسيار
تغيير ميكند اما به گرمي
تشدُد ميكند ليكن به نرمي
از آن جوش و تغييرها كه ديدم
به «عاقل باش» و «آدم شو» رسيدم
شد آن دشنامهاي سخت و سنگين
مبدل بر «جوان آرام بنشين»
چو ديدم خير، بند ليفه سست است
به دل گفتم كه كار ما درست است
گشادم دست بر آن يار زيبا
چو ملا بر پلو مومن به حلوا
چو گل افكندمش بر روي قالي
دويدم زي اسافل از اعالي
چنان از حول گشتم دستپاچه
كه دستم رفت از پاجين به پاچه
از او جفتك زدن از من تپيدن
از او پُر گفتن از من كم شنيدن
دو دست او همه بر پيچه اش بود
دو دست بنده در ماهيچه اش بود
به دو گفتم تو صورت را نكو گير
كه من صورت دهم كار خود از زير
به زحمت جوف لنگش جا نمودم
درِ رحمت بروي خود گشودم
كُسي چون غنچه ديدم نو شكفته
گلي چون نرگس اما نيمه خفته
برونش ليموي خوش بوي شيراز
درون خرماي شهد آلود اهواز
كُسي بشاشتر از روي مؤمن
منزهتر ز خلق و خوي مؤمن
كُسي هرگز نديده روي نوره
دهن پر آب كن مانند غوره
كُسي برعكس كُسهاي دگر تنگ
كه با كيرم ز تنگي مي كند جنگ
به ضرب و زور بر وي بند كردم
جماعي چون نبات و قند كردم
+ ددددددوووووووودددددوووو 
چرا بايد تو رخ از من بپوشي
مگر من گربه مي باشم تو موشي؟
من و تو هر دو انسانيم آخر
به خلقت هر دو يكسانيم آخر
بگو، بشنو، ببين، برخيز، بنشين
تو هم مثل مني اي جان شيرين
ترا كان روي زيبا آفريدند
براي ديده ي ما آفريدند
به باغ جان رياحينند نسوان
به جاي ورد و نسرينند نسوان
چه كم گردد ز لطف عارض گل
كه بر وي بنگرد بيچاره بلبل
كجا شيريني از شكر شود دور
پرد گر دور او صد بار زنبور
چه بيش و كم شود از پرتو شمع
كه بر يك شخص تابد يا به يك جمع
اگر پروانه اي بر گل نشيند
گل از پروانه آسيبي نبيند
پريرو زين سخن بي حد برآشفت
ز جا برجست و با تندي به من گفت
كه من صورت به نامحرم كنم باز؟
برو اين حرفها را دور انداز
چه لوطيها در اين شهرند، واه واه
خدايا دور كن، الله الله
به من گويد كه چادر واكن از سر
چه پرروييست اين، الله اكبر
جهنم شو مگر من جنده باشم
كه پيش غير بي روبنده باشم
از اين بازي همين بود آرزويت
كه روي من ببيني؟ تف به رويت
الهي من نبينم خير شوهر
اگر رو واكنم بر غير شوهر
برو گم شو عجب بي چشم و رويي
چه رو داري كه با من همچو گويي
برادر شوهر من آرزو داشت
كه رويم را ببيند، شوم نگذاشت
من از زنهاي تهراني نباشم
از آنهايي كه مي داني نباشم
برو اين دام بر مرغ دگر نه
نصيحت را به مادر خواهرت ده
چو عنقا را بلند است آشيانه,
قناعت كن به تخم مرغ خانه
كني گر قطعه قطعه بندم از بند
نيفتد روي من بيرون ز روبند
چرا يك ذره در چشمت حيا نيست؟
به سختي مثل رويت سنگ پا نيست؟
چه ميگويي مگر ديوانه هستي؟
گمان دارم عرق خوردي و مستي
عجب گير خري افتادم امروز
به چنگ ال پري افتادم امروز
عجب برگشته اوضاع زمانه
نمانده از مسلماني نشانه
نميداني نظر بازي گناه است
ز ما تا قبر چار انگشت راه است؟
تو مي گويي قيامت هم شلوغ است؟
تمام حرف ملاها دروغ است؟
تمام مجتهدها حرف مفتند؟
همه بيغيرت و گردن كلفتند؟
+ ددددددوووووووودددددوووو 

چادر از زنده ياد ايرج ميرزا

بيا گويم برايت داستاني
كه تا تأثير چادر را بداني در ايامي كه صاف و ساده بودم
دم كرياسِ در استاده بودم زني بگذشت از آنجا با خش و فش
مرا عرق النسا آمد به جنبش ز زير پيچه ديدم غبغبش را
كمي از چانه قدري از لبش را چنان كز گوشه ي ابر سيه فام
كند يك قطعه از مه عرض اندام شدم نزد وي و كردم سلامي
كه دارم با تو از جايي پيامي پري رو زين سخن قدري دو دل زيست
كه پيغام آور و پيغام ده كيست به دو گفتم كه اندر شارع عام
مناسب نيست شرح و بسط پيغام تو داني هر مقالي را مقاميست
براي هر پيامي احتراميست قدم بگذار در دالان خانه
به رقص آر از شعف بنيان خانه پريوش رفت تا گويد چه و چون
منش بستم زبان با مكر و افسون سماجت كردم و اصرار كردم
بفرماييد را تكرار كردم به دستاويز آن پيغام واهي
به دالان بردمش خواهي نخواهي چو در دالان هم, آمد شد فزون بود
اتاق جنب دالان بردمش زود گه از آلمان بر او خواندم، گه از روم,
ولي مطلب از اول بود معلوم
مرا دل در هواي جستن كام
پريرو در خيال شرح پيغام
به نرمي گفتمش كاي يار دمساز
بيا اين پيچه را از رخ برانداز
چرا بايد تو رخ از من بپوشي
مگر من گربه مي باشم تو موشي؟


+ +++++ 
راستي اي جوجو. معني مازوخيسمو ياد گرفتي ها . اي شيطون. برو روي G-Spot هم کار کن. معني شو بعدا يادت ميدم. دخمل شيطوون. موش کور بخورتت تا نبينه که چه موجود حال به هم زني رو ميخوره. دارم ميرم افغانستان. واست يه نقاب تر تميز خوشگل ميارم واسه سوغاتي.
 <      1   2   3   4   5    >>    >