درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ ددددددوووووووودددددوووو 
چرا بايد تو رخ از من بپوشي
مگر من گربه مي باشم تو موشي؟
من و تو هر دو انسانيم آخر
به خلقت هر دو يكسانيم آخر
بگو، بشنو، ببين، برخيز، بنشين
تو هم مثل مني اي جان شيرين
ترا كان روي زيبا آفريدند
براي ديده ي ما آفريدند
به باغ جان رياحينند نسوان
به جاي ورد و نسرينند نسوان
چه كم گردد ز لطف عارض گل
كه بر وي بنگرد بيچاره بلبل
كجا شيريني از شكر شود دور
پرد گر دور او صد بار زنبور
چه بيش و كم شود از پرتو شمع
كه بر يك شخص تابد يا به يك جمع
اگر پروانه اي بر گل نشيند
گل از پروانه آسيبي نبيند
پريرو زين سخن بي حد برآشفت
ز جا برجست و با تندي به من گفت
كه من صورت به نامحرم كنم باز؟
برو اين حرفها را دور انداز
چه لوطيها در اين شهرند، واه واه
خدايا دور كن، الله الله
به من گويد كه چادر واكن از سر
چه پرروييست اين، الله اكبر
جهنم شو مگر من جنده باشم
كه پيش غير بي روبنده باشم
از اين بازي همين بود آرزويت
كه روي من ببيني؟ تف به رويت
الهي من نبينم خير شوهر
اگر رو واكنم بر غير شوهر
برو گم شو عجب بي چشم و رويي
چه رو داري كه با من همچو گويي
برادر شوهر من آرزو داشت
كه رويم را ببيند، شوم نگذاشت
من از زنهاي تهراني نباشم
از آنهايي كه مي داني نباشم
برو اين دام بر مرغ دگر نه
نصيحت را به مادر خواهرت ده
چو عنقا را بلند است آشيانه,
قناعت كن به تخم مرغ خانه
كني گر قطعه قطعه بندم از بند
نيفتد روي من بيرون ز روبند
چرا يك ذره در چشمت حيا نيست؟
به سختي مثل رويت سنگ پا نيست؟
چه ميگويي مگر ديوانه هستي؟
گمان دارم عرق خوردي و مستي
عجب گير خري افتادم امروز
به چنگ ال پري افتادم امروز
عجب برگشته اوضاع زمانه
نمانده از مسلماني نشانه
نميداني نظر بازي گناه است
ز ما تا قبر چار انگشت راه است؟
تو مي گويي قيامت هم شلوغ است؟
تمام حرف ملاها دروغ است؟
تمام مجتهدها حرف مفتند؟
همه بيغيرت و گردن كلفتند؟